تاراتارا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

ستاره قشنگ مامان و بابا

شب یلدا

ستاره من شب یلدا رفتیم خونه بابا سیامک اینا داشتی با هندونه و انار بازی میکردی. ...
27 تير 1391

اولین عید نوروزت

عزیزم اولین سالی بود که تو کنار ما دور سفره هفت سین نشسته بودی .همه رفتیم شمال خونه مامان جون و بابا جون.خیلی شیطون شده بودی. ...
27 تير 1391

زمان دوست شدنت با لیلیا

روزی که به دنیا اومدی من توی بخش منتظر بودم بیایی پیشم ولی مامان نسرین اومد گفت بردنت بخش مراقبتهای نوزادان.خیلی ناراحت شدم دکترا گفته بودن ممکنه تو بدنت کمی جوجو رفته باشه منم بعد از یک روز که حالم کمی خوب شد تونستم راه برم اومدم پیشت بهت شیر دادم اونجا هم با مامان لیلیا دوست شدم اخه لیلیا هم زردی داشت توی دستگاه بود از اون موقع ما دوتا دوست خوب پیدا کردیم. ...
27 تير 1391

سوراخ کردن گوش نازت

با بابا ایمان رفتیم دکتر گوش نانازیتو سوراخ کردیم خیلی گریه کردی منو بابایی هم خیلی ناراحت شدیم ولی خیلی خوشگل شده بودی. ...
24 تير 1391

اولین دندونت که دراومد

تارای مامان 6 ماهت بود دیگه باید غذا میخوردی داشتم بهت غذا میدادم که قاشق خورد به لثت یه صدایی شنیدم یه دندون ناز دراورده بودی. ...
23 تير 1391